حدیث آشنا

راه کمال

حدیث آشنا

راه کمال

جز خدا نبینید. خداوند سبحان


حدیث دوست نگویم مگربه حضرت دوست


                           که آشنا سخن آشنا نگه دارد


                                                                «حافظ»


                  جز خدا نبینید

      «همه از خدائیم، به سوی خدا می‌رویم»

کلّ هستی از خداست. آنچه در دنیای توهّمتان می‌بینید، از ذات احدیّت نشأت گرفته است. آیا چیزی جز خدا و جز از خدا می‌بینید؟ خدا آنچه هست، آنچه نیست، آنچه خواهد بود و آنچه بوده است، می‌باشد. خدا تنها حقیقت، تنها زندۀ واقعی، تنها حیات جاودان و تنها شعور حاکم بر هستی است.

جز خدا نیست. هر چه هست، خداست. جز خدا نبینید. جز خدا نپندارید و جز خدا حامی‌ای نجوئید که او ذات یگانۀ هستی است. تنها حقیقت ماندگار و تنها پدیدۀ جاودان. جز او هر چه هست، همه از اوست. با اوست. در اوست و تنها اوست که هست و غیر او هر چه هست، زندگانی از او می‌یابد که او وحدت بی‌منتهاست.

 

خداوند سبحان


 خداوندسبحان، رحمان و رحیم است. بخشنده و بی‌همتاست. مهربان و شکور است. بدون پرسش، بدون درجه‌بندی، تنها با عشق می‌بخشد و از بخشش خود، نه نگران می‌شود، نه کمبودی خواهد داشت. بلکه تنها می‌بخشد، چون ذات او رحمان و صفت او بخشندگی است.

پس در تبعیّت از خدای خود رحمانیّت را تمرین کنید تا به کمال و والایی دست یابید.

 

عاشقانه

عاشقانه


در هنگامی که عبادت می کنیم ، بدانیم که با چه کسی صحبت می کنیم، وقتی خدا را مخاطب خود قرار می دهیم، با همان احساسی که نسبت به او داریم ، با او صحبت کنیم. اگر قلبمان مالامال از عشق به خدا باشد، در هنگام صحبت با خدا، ذکرمان عاشقانه می شود. 

 برای عشق ورزیدن به خداوند، با قلبمان سخن بگوییم. کلام ما، دریچۀ قلب ماست. خداوند صدایمان را می شنود و پاسخ می دهد. همانا که خداوند بلند مرتبه و آگاه است.

جادّۀ عشق

جادّۀ عشق


پروردگار یگانۀ بی‌همتا، مهربان و رحیم است. پس هر که امید رحمت پروردگار دارد، باید دست از کینه‌ها بشوید و درهای رحمت را باز کند.

هر چه در توان داریم، در جهت خیر و نیکی به کار بندیم. اصلاح امور کنیم و جز از خدا نترسیم.

هر چه از دوستیها بکاهیم، از جادّۀ عشق، دور می‌شویم. زیرا انسانها با مدارا سازگارترند. 

پس به سوی نیکی رو کنیم. چون به او پناه بریم، از هر چه بدی است دوری جوئیم و در جوار رحمت حق آرام گیریم. خداوند نگهبان ماست و از پلیدیها دور نگه می‌دارد.

آستان جانان

آستان جانان


مسیر کمال را دنبال کنیم که این تنها طریق و بهترین طریق زیستن است. چون به قلّه​ های کمال چشم بدوزیم، از هرآنچه که در این مسیر ما را به خود مشغول می​ دارد، چشم پوشیده و بازیچه​ ها را نادیده انگاریم.

به یاد داشته باشیم، صعود کردن، لذّت خاص خود را داشته و پرواز تا آستانۀ جانان ما را از حظّ وافری لبریز خواهد ساخت. تا آن حد که می​ توان از رنج چشم​ پوشی از لذّتهای مادّی گذر کرده و دل به آن نادیدۀ ناشناخته خوش بداریم.

خود را رها کنیم. از منیّتها چشم بپوشیم. مادیّات و روزمرّگیها را فدا کنیم. بی​ قیدو شرط عشق بورزیم. لحظاتمان را با یاد و نام آن یگانۀ بی​ همتا پربار کنیم و آنگاه با توشه​ ای درخور و شایسته سر بر آستان جانان بساییم. 

خدا کجاست؟

خدا کجاست؟


خدا را یاد کن و او را در لحظاتت جاری کن. آنگاه برکات، از هر سو به سوی تو سرازیر خواهد شد. خدا در لبخندی که به لبی می‌نشانی، در نگاه عاشقانه‌ای که در چشمانت می‌نشانی، در دستی که برای یاری دراز می‌کنی، در دلی که از غم می‌رهانی، در سکوتی است که آنگاه که در خلوتت به آن دست پیدا می‌کنی، هست.

خدا هرگز از تو جدا نیست. تنها کافی است که او را لمس و درک کنی و دریابی که حجابها، تنها نقشهایی دروغینند که چون برافتند، حقیقت با تمام شکوه و تمامی عظمتش خود را به تو خواهد نمایاند. 799

وارستگی

وارستگی


تنها راه‌حل تضادهای درونی ما، پناه‌بردن به پروردگار است. در سایۀ لطف پروردگار می‌توانیم از مدد الهی بهره بگیریم و بر نقائص خود غلبه کنیم. اگر شناخت و فهم ما از جهان هستی و قوانین آن به حد اعلا برسد، باز هم دچار سرگردانی خواهیم بود، مگر اینکه با یقین کامل به پدیده‌ها  بنگریم و بدانیم که هر چه ما را با جهان پیوند می‌دهد، در سایۀ وحدت و یگانگی به ظهور می‌رسد.                                                  

اگر در تاریکترین نقاط روحمان جستجو کنیم ، باز هم اشعه‌های تابان حقیقت را خواهیم دید. حقایق تغییر‌ناپذیرند. راه رسیدن به کمال، روشن و تابان است. فقط مسیر‌های رسیدن به آن، متفاوت است.

زمان آن رسیده که به دانسته‌های خود عمق و جلای بیشتری ببخشیم و نادانسته‌هایمان را جبران نماییم. زیرا رهروی، بدون شناخت قوانین هستی  وایمان به آن امکان‌پذیر نمی‌باشد. راه ما پر از فراز و نشیب است ولی باید با همدلی با انسانهای دیگر به وارستگی برسیم. همچنین باید تا اعماق جانمان به آگاهی و روشنایی دست یابیم. و این امکان‌پذیر نمی‌باشد مگر اینکه به وحدانیت برسیم. در سایۀ وحدت و عشق می‌توان طریق تکامل را پیمود و به دروازه‌های روشن آگاهی و روشن‌بینی دست یافت. 103                                                                                                                                                                                                           

شایستگی

شایستگی


خداوند انسانها را می‌آزماید و آنها را به جهت پایداری بر صراط مستقیم می‌سنجد تا بداند کدامیک از بندگان وی شایستگی بخشش او را دارند. اگر می‌خواهی شایستگی بخشش خداوند را داشته باشی، باید تلاش کنی که بدون تلاش، هرگز، هیچ پیشرفتی میسّر نمی‌شود و هرگز نخواهی توانست به هدف نهایی خود دست یابی.

اگر در وجودت احساس خلأ می‌کنی، تنها با نشستن و منتظر ماندن به اینکه تو را کمکی از طرف خداوند برسد و خلأ وجودی‌ات را پر کند، به نتیجه‌ای دست نخواهی یافت، بلکه باید خود تو راه پر کردن آن را بیابی و چاره‌ای برای حل مشکل خود پیدا کنی.

 بدان که خداوند شایستگی بندگانش را می‌سنجد و سپس به تناسب آنچه لایق آن هستند، به آنان عطا می‌کند.

 مراتب عشق نزد پروردگار تو متفاوت است. اگر می‌خواهی به مراتب بالای عشق دست یابی، ظرف وجودی‌ات را بهبود ببخش و با گسترش قلب خود شایستۀ عشق خداوند باش. 

خداوند انسانها را در مواقع نیاز حمایت می‌کند و به آنان راه درست را نشان می‌دهد ولی خود شما باید برای رسیدن به مراتب بالای عشق تلاش کرده و شایستگیهای خود را به اثبات برسانید. 219


نوروزتان پیروز

نوروزتان پیروز


صولت سرما شکسته شد. آسمان از شوق گریست. چشمه​ ها جوشید. سبزه​ زاران از طراوت باران شکفت. درختان از نوازش نسیم بهاری چشم گشودند و با لطف و مهر به شکوفه نشستند. طبیعت بیدار گشته و همۀ هستی، همنوا، سرود جشن روز نو را آغاز کرد. نوروزتان پیروز. 799

توکّل

توکّل


توکّل به معنی بیدار بودن، هشیاری در هر لحظه، با یاد خدا بودن، اعتماد به خدا و این که هر لحظه بدانی، کجا قرار داری، چه می‌کنی، چگونه مدد می‌گیری و برکات و لطف خدا را احساس کنی.

توکّل موضعی انفعالی نیست که تو ناآگاهانه و بی‌رمق، با چشم بسته به پیش بروی و از محیط خود، جایگاه خود، و رابطه‌ات با خالق هستی، بی‌خبر باشی.

هنگامی که توکّل می‌کنید، با دید باز، آگاهی کامل و تسلیم محض، خود را به خدا سپرده و او را منشاً همۀ خیرات و برکات می‌دانید.

671

عشقبازی

عشقبازی


رهروی، یعنی عشقبازی. یعنی یکی شدن با پروردگار یگانۀ بی‌همتا. یعنی نیست شدن وحل شدن در جان جانان. 

بیاموز، همواره یکی شدن را تجربه و تمرین کنی. برای یکی شدن باید که از خود بگذری. خود را رها کنی، نیست کنی، فنا کنی. برای فنا شدن باید فراموش کنی خود را.

هر گاه با هر مسئله‌ای روبرو می‌شوی، خود را به فراموشی بسپاری و انسانها را به خاطر رضای پروردگار محترم بشماری. 

سعی کن از رابطه‌ها، پلی به سوی پروردگار بسازی که یکی شدن را تجربه نخواهی کرد، مگر با یکی شدن با انسانها و این به دست نمی‌آید، مگر با گذشتن از خود، علائق خود و خودمحوری. 

بیاموز، انسانها را پاس بداری، حرمت گذاری و آنها را به دلیل خطاهایشان مجازات ننمائی. بلکه همواره دست‌گیر و راهنمای انسانها باشی. 378


وسوسه

وسوسه


انسانها چون از یاد خدا غافل می‌شوند، به انواع وسوسه‌ها دچار گشته و دچار ضلالت و گمراهی می‌شوند. هر گاه خود را اسیر وسوسه‌های شیطان می‌بینی، به خدا پناه ببر و از او مدد بطلب و چون راه درست بر تو آشکار شد، بیدرنگ از خطا بپرهیز و خود را در رنج میفکن.

بدان و آگاه باش: که خداوند انسانها را بدون دلیل بر سر راه یکدیگر قرار نمی‌دهد. چون انسانی در مسیر شما قرار گرفت، از او دستگیری نموده و رضایت خداوند را بر همه چیز مقدّم دارید که این برای شما بهتر است. 223


همسفر

همسفر


هرگز خود را وابستۀ هیچ انسانی نساز. وابستگی و قیدو بند شما را از پروردگارتان بازمی‌دارد. عشق و علاقه از وابستگی جداست. 

شما می‌توانید یکدیگر را دوست بدارید و به هم عشق بورزید، ولی مالک هم نباشید. 

چون به انسانی وابسته می‌شوید، او را تنها برای خود خواسته و برای یکدیگر مانع کمال می‌شوید. باید بیاموزید که انسانها مسافران زمینند و هرگز زندگی جاودانه‎ای بر روی زمین ندارند . 

پس اگر با این دید به یکدیگر بنگرید، برای هم همسفران خوبی خواهید بود. با عشق و علاقه و رها از وابستگی با یکدیگر زندگی می‌کنید و چون پروردگار یکی از شما را فراخواند، او را رها کرده و خود را نیز به خداوند می‌سپارید و تنها تسلیم امر پروردگار می‌شوید، که این برای شما بهتر است. 223

صفای عشق

صفای عشق


عشق، همواره می‌بخشد. جلا می‌دهد. صفا می‌دهد. عشق همواره از دوستی و محبت و گذشت می‌گوید و عشق همواره به تو می‌آموزد، راه رهروی، از خودخواهی و خودمحوری جداست.

خدا را همواره به خاطر داشته باش. خدا در دل عاشقان جاریست. با عشق، یاد او را همواره در قلبت زنده نگاه دار. 537


راه خدا

راه خدا


 راه خدا، راه صبر و انتظار است. صبوری بر آنچه ضدّ اوست. ضدّ راه اوست و ضدّ خواست اوست.

خواست خدا، خدمت بدون قید و شرط، بدون منّت و بدون منیِّت است. 672

خدمتمان را با منّت گذاشتن، ملوّث نکنیم تا روحمان به تیرگی نگراید.

 

پروردگار رحیم

پروردگار رحیم


پروردگار یگانۀ بی‌همتا، مهربان و رحیم است. پس هر که امید رحمت پروردگار دارد، باید دست از کینه‌ها بشوید و درهای رحمت را باز کند. هر چه در توان دارید، در جهت خیر و نیکی به کار بندید. اصلاح امور کنید و جز از خدا نترسید.

هر چه از دوستیها بکاهید، از جادّۀ عشق، دور می‌شوید. زیرا انسانها با مدارا سازگارترند. پس به سوی نیکی رو کنید. 

چون به او پناه برید، از هر چه بدی است دوری جوئید و در جوار رحمت حق آرام گیرید. خداوند نگهبان شماست و از پلیدیها دور نگه می‌دارد.73